تاثیر تکنولوژی بر هنر

همانطور که میدانیم هنر از پارینه سنگی در غارهای لاسکو و آلتامیرا میتوان بررسی کرد، از زمانیکه هیچگونه امکانات و پیشرفت هایی در جهان به عمل نیامده بود و انسان هنوز انسان خردمند نشده بود.

حال چگونه مسیر هنر طی شد و به اینجا رسید؟

مسیری بسیار جالب و چالش برانگیز که تکنولوژی و هنر درکنار همدیگر هستند که در این مقاله به بخشی از آن اشاره میشود.

آنچه حال حائز اهمیت است و بسیار ما را از پیشینیان متمایز میکند سرعت در تکنولوژی است، شما تلفن همراهی که به دست دارید را با تلفنی که نه سال پیش در دست داشتید مقایسه کنید و سرعت تکنولوژی را در حال بسنجید.

در صورتی که در قرون پیشین جدا از این که این کشفیات و پیشرفت ها به ندرت بوده بلکه زمان های طولانی برای هر گونه پیشرفتی وجود داشته است، در صورتی که برنامه ها و انواع اپلیکیشن هایی که در دستگاه های متفاوت خود داریم شبانه روز در حال به روزرسانی های جدید هستند و پیشرفت به عمل می آورند.

حال تکنولوژی که با این شتاب در مسیرش پیش میرود چه تاثیری بر هنری داشته که از پیش از میلاد وجود داشته و در هر دوره در خدمت اتفاق های زمانه خود بوده آورده است؟ نخست به نقاشی و تکنولوژی و سپس به مجسمه سازی و تکنولوژی میپردازیم تا آن ها را با همین موضوع بررسی کنیم.

تکنولوژی و هنر نقاشی

نقاشی نخستین هنر است که توسط انسان ثبت شده است و همیشه از اهمیت بالایی بین هنرها برخورددار بوده است و تاثیر های بسزایی بر دیگر هنر ها داشته است.

در قرن بیستم سبک های هنری که با تکنولوژی ارتباط دارند عبارتند از:

-فوتوریسم

مارینتی با انتشار بیانیه (مرگ هنر گذشته) و (تولد هنر آینده) اعلام کرد، در نخستین بیانیه ندا تخریب موزه ها، کتابخانه ها، آکادمی ها و نهادهای فرهنگی را بیان کرد و ستایش دنیای نوین، ماشین، سرعت  پرداخت. افرادی چون (اومبرتو بوتچونی)، (جینو سورینی)، (کارلو کارا)، (وینچنزو روسلو)، (جوزف استلا) و (جاکوموبالا) فوتوریسم را در نقاشی پدید آوردند.

عموما با تکرار حرکت شکلها و خطوط سعی در نمایش حرکت و تغییر دائمی شکل ها داشتند به صورتی که نخستین جرقه های طراحی لباس در حوزه مفهومی برگرفته از فوتوریسم است.

-ریونیسم

لارینف این نهضت کوتاه مدت را بنیان گذاشت که شیوه کار آنها پرتوهای رنگی موازی یا متقاطع منعکس شده از اشیای متفاوت است که به این ترتیب متشکل از رنگهای درخشان است که باعث به وجود آمدن بعد چهارم (زمان) در نقاشی میشود و تاکید بر نیرو و سرعت دارند.

-دادائیسم

جنبشی اعتراضی که تمام ارزش های عصر خود را مورد تمسخر قرار داد که شعار آنها طبق گفته (باکونین) این بود: (نابودگری خود سازندگی است.) این مکتب در مجسمه سازی دستاورد های قابل ملاحظه تری را به وجود آورده است. در نقاشی هنرمندی به نام (گئورگه گورس) که نقاش و کاریکاتور ساز آلمانی بود  و از برجسته ترین طنزنگاران سده بیستم بود.

نقاش دیگری که یکی از پایه گذاران کوبیسم بود به نام (فرنان لژه) بود که به ستایش شادمانه جهان صنعتی نوین و انسان سازنده این جهان پرداخت.

این ها چندین سبک در نقاشی بودند که میتوانیم ارتباطشان را با فناوری بررسی و ریشه یابی کرد.

و همانطور که دیدیم هنرمندانی داریم که از این فناوری رضایت دارند و آن را تحسین میکنند و هنرمندانی که فناوری و تکنولوژی را مضر برای هنر میدانند و معتقد هستند که زیبایی شناسی و اصالت هنر که با روح و طبیعت پیوند دارد از بین رفته، نظر شما چیست؟ ( در قسمت نظرات این پست برای ما بنویسید )

 تکنولوژی و هنر مجسمه سازی

مجسمه سازی هم مانند نقاشی از نخستین هنرهایی بود که باعث ارتباط انسانها با یکدیگر میشده و جنبه آئینی هم برای آنها داشته و در دوره های زمانی متفاوت معناهای خاصی به خود گرفت و عمدتا مقدس بوده و از رنسانس به بعد جدا از خصوصیات دیگرش جنبه های هنری توسط هنرمندانی مانند (دوناتلو)، (ستی نیانو)، (آلبرتی) و (میکل آنژ) پدیدار گشت.

-حاضر آماده(ساخته گزیده)

رابطه بین هنرمند و شیء و استفاده از ابزارآلاتی که غیرقابل استفاده هستند. هنرمندان به جای طرح تزیینی یک اثر هنری و به کارگیری خلاقیت و مهارت خود، از بین اشیای عادی و دارای تولید انبوه استفاده می نمایند.

هنرمندی که بسیار از این روش استفاده میکرد (مارسل دوشان) است.

-فتومونتاژ

در سال 1920 رایج شد که نوعی تکه چسبانی با عکس است که پیروان مکتب دادا هستند که منجر به وجود آمدن فتوگرام هم شدند، فتوگرام نوعی عکاسی بدون دوربین است که توسط
(من ری) ابداع شد که دگرسانی اشیای واقعی به مدد سایه روشن کاری عکاسی تقویت میشد.

-آنتونیو گورملی

به شکل گسترده ای برای مجسمه ها، اینستالیشن ها و آثار هنر عمومی با محوریت رابطه بدن انسان در فضا تحسین شده که تعاملی مهم که هم با بدن خود و دیگران جایی که انسان در مواجهه با طبیعت و کیهان قرار گرفته، پرسشهای اساسی را مطرح کرد و هوش فیزیکی متاثر از مجسمه های غول پیکر بودا و ارتش سفالین چین بود.

-کنستراکتویسم (انتزاع سه بعدی)

این جنبش براساس انطباق زیبایی شناسی صُوَر هندسی با اصول فنی علم نوین شکل گرفت و این شیوه به ستایش فتوریستها از ماشین جلب شده بودند که (ولادیمر تاتلین) بنیان گذار جنبش کنستراکتویسم بوده و به طراحی اشیای مصرفی چون دستکش و جامه کارگری پرداخت که این نظام را فرهنگ کارمایه ها می نامند.

-لاسلو مهوی ناگ

یه تجربه هایی در عکاسی بدون دوربین ساختن حجم های متحرک و استفاده از مواد جدید در هنر تجربه کرد و هدف او آشکار سازی کنشها و نیروهای متقابل در شکلها، سطوح و رنگهای مختلف بود و آثارش را (تنظیم کننده های فضایی) نامید و در شیکاگو (نیوباوهاوس) را بنیان نهاد.

-هنر ویدئویی

توسط (نام جون پایک) به وجود آمد و نقش تلویزیون و ضبط نوار ویدئو در آفرینش آثار هنری را به نمایش میگذارد.

جمع بندی

همانطور که میدانیم رشته های هنری وجود دارند که مستقیما با تکنولوژی و فناوری ارتباط دارند چون (سینما)، (عکاسی)، (انیمیشن) و (گرافیک) اما ترجیح داده ایم که در موقعیت بهتر آنها را بررسی کنیم، در این مقاله صرفا هنرهایی را بررسی کردیم که از بداعت هنر وجود داشته اند و غیرمستقیم با فناوری ارتباط داشته اند و هنرهایی مانند تئاتر و موسیقی هم هستند که باید جداگانه مورد بررسی قرار داده شوند.